گفتم: «واقعا فکر میکنی هیچکس پیدا نمیشه روی مغز من سرمایهگذاری کنه؟» مامان بلند بلند قهقهه زد و جواب داد: «چرا، ریخته، تو انتخاب کن فقط!». دلم بدجور گرفت. آخر میدانید؟ مسخره است که روی تن و قیافه و صدا و همهچیز آدمها سرمایهگذاری میکنند، ولی وقتی یک نفر میخواهد یک پروژهی بزرگ علمی راه بیندازد که نتیجهاش نه برای یکی دو سال، که حداقل برای یکی دو نسل مفید باشد، کسی پا پیش نمیگذارد. چرا؟ چون از توی آن پول مستقیم در نمیآید، حتی اگر پیامدهایش هزار برابر باارزشتر از پول باشد! برای همین، امروز خیلی جدی تصمیم گرفتم که اگر چیزی شدم یا به جایی رسیدم یا حتی یک ریال بعد از مرگم بهجا ماند، وصیت کنم داراییام را حتما توی یک پروژهی علمی خرج کنند. اسمش را هم میگذارم وقفِ مغز! خدا را چه دیدید؟ شاید این هم مد شد و چند سال بعدش مردم عادت کردند یک ذره از پولشان را صرف ایدههای بیسرمایه کنند...
نیکولا...برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 171