به او حسودیام میشود! با اینکه چند سالی است سر و کارم با بچههاست و همیشه سعی میکنم مثل یک آدمبزرگ با آنها رفتار نکنم، باید اقرار کنم که خیلی وقتها سایهی آدمبزرگ بودنم روی جمعهایمان میافتد. معمولاً مراقبم بلایی سر هم نیاورند، دعوا نکنند، فحش ندهند، یکی را مسخره نکنند، یکی همیشه برنده و یکی دیگر همیشه بازنده نباشد و خیلی چیزهای دیگر.
او اما بدون توجه به این چیزها، هروقت توی جمعِ چند تا بچه بیفتد، به اندازهی کوچکترین بچهی جمع کوچک میشود. با آنها درست عین خودشان بازی میکند. ترحم نمیکند، میتواند سه ساعت سر بهتر بودن باباسفنجی یا پاتریک دعوا کند، بازی را بهم بزند، جر زنی کند و هیچ کدام از اینها هم فیلمش نباشد. یک وقتهایی با خودم میگویم حتماً بچهها همچین آدمهایی را بیشتر از من دوست دارند و برای همین به او حسودیام میشود!
نیکولا...برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 189