وقتی سرم را آنجا میگذارم و خوابم میبرد، وقتی بغضم میگیرد و اشکهایم را آنجا میریزم، وقتی قهقهه میزنم و از خوشحالی سرم را میکوبم آنجا؛ با خودم فکر میکنم بهشت اگر جایی میان شانه و سینهی راستش نیست، پس کجاست؟
نیکولا...برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 191