اگر میتوانید یک ظرف شیرینی یا میوه را با درِ باز توی آشپزخانهتان نگه دارید، باید خدا را شکر کنید. اگر بعد از تست کردن غذا، قاشق را همانجا کنار گاز میگذارید، باید خدا را شکر کنید. اگر قند و شکر و خوراکیهایتان را توی صد تا سوراخ سنبه قایم نکردهاید باید خدا را شکر کنید. اگر موقع نان خوردن با ترس و لرز لای خمیرهایش را نگاه نمیکنید باید خدا را شکر کنید. اگر شبها موقع خواب به محض بستن چشمهایتان میلیونها موجود ریز و درشت را خواب نمیبینید، باید خدا را شکر کنید. اگر خانهتان مورچه ندارد باید خدا را شکر کنید. چون شما نمیفهمید چه درد بزرگی است که از تمام سوراخها و شیارهای آشپزخانهتان مورچه دربیاید. شما نمیفهمید دیدن صدها مورچه بعد از پنج دقیقه رها کردن قاشق روی سینک چقدر چندشآور است. نمیفهمید اینکه توی ماشین ظرفشویی و لباسشویی و لای شیرآب و توی فر هم مورچه راه برود، چقدر حرض آدم را درمیآورد. نمیفهمید اینکه یک نفر از چای متنفر شود، فقط چون دانههای سیاهش آدم را یاد مورچه میاندازد، چه غمانگیز است. اگر اینها را نمیفهمید، بروید خدا را شکر کنید و بعد هم دعا کنید که هیچوقت نفهمید. چون مورچهها ریزند اما زیاد که بشوند میتوانند شمای پنجاه، شصت، هشتاد و حتی صد کیلویی را هم از پا بیندازند، اشکتان را دربیاورند و از آن خانه فراریتان بدهند. پس بروید خدا را شکر کنید و چانه هم نزنید؛ از ما گفتن!
نیکولا...برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 182