برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 28 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 15:47
گفتم: «من عاشق راه رفتن رو زمینم و شنا کردن توی آب. کاش میشد پرواز تو هوا رو هم تجربه کنم. با چتر و هواپیما نه ها! خود خود پرواز!»
گفت: «گل بکش!»
مدادم را برداشتم و گوشه دفترم چند تا گل کشیدم. بعد بالهایم را باز کردم و ویزویزکنان پر زدم و روی اولین گل نشستم...
برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 22:10
برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 31 فروردين 1402 ساعت: 11:49
برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 31 فروردين 1402 ساعت: 11:49
زهرا کوچولو وقتی به خانهمان آمد، گفت: «بیاید همبوسی کنیم.» و من همانطور که داشتم گونههای نرم کوچکش را میبوسیدم به این فکر کردم که کاش میشد دخترهای سه سال و یک ماهه را هم عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی کرد. شاید اینطور واژههای قشنگتری به دنیایمان اضافه میشد...
برچسب : نویسنده : nikolaaa بازدید : 65 تاريخ : پنجشنبه 31 فروردين 1402 ساعت: 11:49