من آدم نشانههای کوچکم. یعنی چه؟ یعنی برای اینکه به خدا باور داشته باشم لازم نیست با عصا دریا را بشکافند یا یک نوزاد تازه به دنیا آمدهی سخنگو را نشانم بدهنم، همین که میبینم ناخنهایم بلند میشود یا پای شکستهی دوستم جوش میخورد و درست میشود، ایمان میآورم. من برای اینکه حس وطنپرستیام گل کند و اشک توی چشمانم حلقه بزند، لازم نیست تاریخ دو هزار و پانصد سالهی کشور را ورق بزنم یا به تکتک شهرها و روستاها سفر کنم، همین که خوانندهای، حتی درجه چندم، توی دو ثانیه از موزیک پنج دقیقهایاش به ایران بگوید «خانه» گریهام میگیرد.من برای اینکه دلتنگ کسی بشوم لازم نیست تمام خاطرات مشترکمان را مرور کنم یا گالری گوشیام را به دنبال عکسهای دونفره با او شخم بزنم، همین که کسی شبیه به او سرفه کند، تمام دلتنگی عالم آوار میشود روی دلم.من آدم نشانههای کوچکم و همین نشانهها، ریز ریز جمع میشوند و شب و روزم را پر از خندههای بزرگ، گریههای بزرگ، ترسهای بزرگ و شوقهای بزرگ میکنند... # نیکولای_آبی بخوانید, ...ادامه مطلب